جدول جو
جدول جو

معنی أَدَاء - جستجوی لغت در جدول جو

أَدَاء
اجرا، عملکرد
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پری، یک برگه
دیکشنری عربی به فارسی
ادب، ادبیّات
دیکشنری عربی به فارسی
طاعون، اپیدمی
دیکشنری عربی به فارسی
وفاداری
دیکشنری عربی به فارسی
هدیه دادن، آرام باش
دیکشنری عربی به فارسی
بی مغزی، حماقت، بی دقّتی، خرفت بودن
دیکشنری عربی به فارسی
فدیه، رستگاری
دیکشنری عربی به فارسی
امنیّت، ایمنی
دیکشنری عربی به فارسی
پاداش، پنالتی
دیکشنری عربی به فارسی
خشن بودن، کهنگی
دیکشنری عربی به فارسی
تیزبینی، هوش، هوشمندی، زیرکی، زرنگی، هوشیاری
دیکشنری عربی به فارسی
توهّمی، فریب
دیکشنری عربی به فارسی
کم نور بودن، نامرئی بودن
دیکشنری عربی به فارسی
چالاکی، حیله گری
دیکشنری عربی به فارسی
شرم، حیا
دیکشنری عربی به فارسی
فراخی، شکوه، زرق و برق، درخشندگی
دیکشنری عربی به فارسی
رهبری کردن، تلسکوپ، مدیریّت کردن
دیکشنری عربی به فارسی
محکوم کردن، محکوم کرد
دیکشنری عربی به فارسی
روشن کردن، نور
دیکشنری عربی به فارسی
عدم انجام، عدم اجرا
دیکشنری عربی به فارسی