معنی آویاتور - جستجوی لغت در جدول جو
آویاتور
خلبان، هوانورد
ادامه...
خلبان، هوانورد
تصویر آویاتور
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر نیاتور
نیاتور
(پسرانه)
نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
ادامه...
نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر ویکتور
ویکتور
(دخترانه و پسرانه)
پیروز شدن، ظفریافتن
ادامه...
پیروز شدن، ظفریافتن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر ویستور
ویستور
(پسرانه)
گشوده و منتشر شده
ادامه...
گشوده و منتشر شده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر آلیگاتور
آلیگاتور
خزنده ای از راستۀ کروکودیل ها با پوزه ای کوتاه و پهن تر از تمساح
ادامه...
خزنده ای از راستۀ کروکودیل ها با پوزه ای کوتاه و پهن تر از تمساح
فرهنگ فارسی عمید
تصویر آماتور
آماتور
کسی که به خاطر میل و علاقۀ شخصی و نه برای کسب درآمد، در یکی از رشته های هنری، ورزشی یا فنی فعالیت می کند
ادامه...
کسی که به خاطر میل و علاقۀ شخصی و نه برای کسب درآمد، در یکی از رشته های هنری، ورزشی یا فنی فعالیت می کند
فرهنگ فارسی عمید
میاتور
میاتور
نام محلی کنار راه سقز و بانه میان تموقه و بالاحه، در 22هزارگزی سقز، (یادداشت مؤلف)
ادامه...
نام محلی کنار راه سقز و بانه میان تموقه و بالاحه، در 22هزارگزی سقز، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
مدیاتور
(مِ تُ)
میانجی. واسطه. (از فرهنگ فارسی معین)
ادامه...
میانجی. واسطه. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کواتور
کواتور
به معنی چهار، قطعه ای موسیقی مرکب از چهار جزو خواندنی یا نواختنی، (فرهنگ فارسی معین)
ادامه...
به معنی چهار، قطعه ای موسیقی مرکب از چهار جزو خواندنی یا نواختنی، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویر مدیاتور
مدیاتور
میانجی، واسطه
ادامه...
میانجی، واسطه
فرهنگ لغت هوشیار
آلیگاتور
فرانسوی نهنگ نوعی نهنگ (سوسمار) آمریکایی که طول آن به 4 تا 5 متر میرسد
ادامه...
فرانسوی نهنگ نوعی نهنگ (سوسمار) آمریکایی که طول آن به 4 تا 5 متر میرسد
فرهنگ لغت هوشیار
آلاتور
رفت و بازگشت. درمورد ابلیطی که برای مسافرت بنقطه ای و بازگشتن از آن بمبدا خریده می شود اطلاق گردد
ادامه...
رفت و بازگشت. درمورد ابلیطی که برای مسافرت بنقطه ای و بازگشتن از آن بمبدا خریده می شود اطلاق گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر آماتور
آماتور
فرانسوی ریژکار
ادامه...
فرانسوی ریژکار
فرهنگ لغت هوشیار
کواتور
لاتینی چهاره زبانزدی در خنیا قطعه ای موسیقی مرکب از چهار جزو خواندنی یا نواختنی
ادامه...
لاتینی چهاره زبانزدی در خنیا قطعه ای موسیقی مرکب از چهار جزو خواندنی یا نواختنی
فرهنگ لغت هوشیار
آماتور
((تُ))
کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفه ای (واژه فرهنگستان)
ادامه...
کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفه ای (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویر آلیگاتور
آلیگاتور
((تُ))
نوعی نهنگ آمریکایی که طول آن به 4 تا 5 متر می رسد
ادامه...
نوعی نهنگ آمریکایی که طول آن به 4 تا 5 متر می رسد
فرهنگ فارسی معین
تصویر آماتور
آماتور
تازه کار، دوست کار، ناپیشه کار
ادامه...
تازه کار، دوست کار، ناپیشه کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر آلیگاتور
آلیگاتور
نهنگ
ادامه...
نهنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
آماتور
دوستدار، غیرحرفه ای
متضاد: حرفه ای
ادامه...
دوستدار، غیرحرفه ای
متضاد: حرفه ای
فرهنگ واژه مترادف متضاد