- آوانس
گذشت و اغماضی که در جریان کاری با نادیده گرفتن مقررات نسبت به کسی اعمال می کنند، ارفاق
معنی آوانس - جستجوی لغت در جدول جو
- آوانس
فرانسوی پیش پرداخت پیش مزد پیش بها
- آوانس
ارفاق، امتیاز
- آوانس
پیش بها، پیش پرداخت، پیش مزد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بنگاهی که به نمایندگی از سوی بنگاه ها و مؤسسات دیگر، خدماتی را انجام می دهد مثلاً آژانس بیمه، آژانس خبری، مؤسسه ای که پس از تلفن مشتری، اتومبیل با راننده در اختیار او قرار می دهد، تاکسی تلفنی
یکی از اطبای یونان قدیم است که در زمان فترت میان مینس و برمانیدس دو طبیب معروف از اطبای هشتگانه مشهور، زندگانی میکرده است. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 22 شود
(قَ نِ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ قونس. (ناظم الاطباء). رجوع به قونس شود، اسم سنگدان است که برومی کیلان و به یونانی شعر سمعون نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به قوانص شود
نماینده،
- آژانس اخبار، خبرگزاری،
- آژانس معاملات، کارگزاری، (فرهنگستان)
- آژانس اخبار، خبرگزاری،
- آژانس معاملات، کارگزاری، (فرهنگستان)
دستگاهی مراقبت کننده جهت ردگیری هواپیماهای دشمن که در هواپیمای خودی نصب می کنند، خبرچین
نمایندگی، کارگزار، بنگاه (واژه فرهنگستان)
آژانس خبری: مؤسسه ای که خبر را جمع و منتشر می کند
آژانس خبری: مؤسسه ای که خبر را جمع و منتشر می کند
شعبه، نمایندگی، عامل، کارگزاری، خبرگزاری