معنی آژانس آژانس بنگاهی که به نمایندگی از سوی بنگاه ها و مؤسسات دیگر، خدماتی را انجام می دهد مثلاً آژانس بیمه، آژانس خبری، مؤسسه ای که پس از تلفن مشتری، اتومبیل با راننده در اختیار او قرار می دهد، تاکسی تلفنی تصویر آژانس فرهنگ فارسی عمید
آژانس آژانس نمایندگی، کارگزار، بنگاه (واژه فرهنگستان) آژانس خبری: مؤسسه ای که خبر را جمع و منتشر می کند فرهنگ فارسی معین
آوانس آوانس گذشت و اغماضی که در جریان کاری با نادیده گرفتن مقررات نسبت به کسی اعمال می کنند، ارفاق فرهنگ فارسی عمید