جدول جو
جدول جو

معنی آهود - جستجوی لغت در جدول جو

آهود
پسر جیرا از سبط بن یامین، (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آهید
تصویر آهید
(دخترانه)
در گویش فارس آهوی صحرایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یهود
تصویر یهود
یهودی، بنی اسرائیل، پیروان حضرت موسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فهود
تصویر فهود
فهدها، یوزپلنگ ها، جمع واژۀ فهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آهودو
تصویر آهودو
دونده مانند آهو، آنکه مانند آهو بدود، آهوتک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جهود
تصویر جهود
یهود، یهودی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آهودل
تصویر آهودل
ترسو، بددل، بزدل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عهود
تصویر عهود
عهدها، پیمان ها، قراردادها، روزگارها، ضمان ها، منشورها، جمع واژۀ عهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آهون
تصویر آهون
رخنه، مجرایی که در زیر زمین باشد، راه زیرزمینی، نقب، سمجه، برای مثال به آهون زدن در زمان شتاب / سبک تر ز ماهی روند اندر آب (اسدی - ۳۴۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلود
تصویر آلود
آلودن، پسوند متصل به واژه به معنای آلوده مثلاً اشک آلود، خواب آلود، خون آلود، زهرآلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آمود
تصویر آمود
ساخته، آراسته، به رشته کشیده شده مثلاً گوهرآمود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهود
تصویر شهود
شاهدها، حاضر شدن، جمع واژۀ شاهد، دیدن چیزی، گواه شدن، در تصوف آشکاری حقایق در دل، مشاهدۀ حق در ضمیر
فرهنگ فارسی عمید
(دِ)
ترسنده. شتردل. اشتردل. گاودل. بزدل. مرغ دل. کلنگ دل. بددل. غردل. کبک زهره. گاوزهره
لغت نامه دهخدا
(دَ / دُو)
آهوتک. آنکه دویدنی چون آهو دارد:
یوزجست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک
ببرجه آهودو و روباه حیله، گوردن.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از جهود
تصویر جهود
کلیمی، یهودی اسرائیلی
فرهنگ لغت هوشیار
در کلمات مرکب بمعنی آلوده آید: آرد آلود خشم آلود خون آلود زهر آلود
فرهنگ لغت هوشیار
بنی اسرائیل، پیروان حضرت موسی (ع) کسی که دریهودیه متولدشده باشد، کسی که ازعقاب ساکنان آن ناحیت بود. یهوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فهود
تصویر فهود
جمع فهد، یوزان جمع فهد یوزان پوزپلنگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهود
تصویر تهود
یهودیگری، نیکوکاری، آهستگی در سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عهود
تصویر عهود
زمانها و پیمانها و سوگندها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمود
تصویر آمود
در کلمات مرکب بمعنی (آموده) آید: گوهر آمود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزود
تصویر آزود
عاقل، زیرک، تیزنظر، تیزفهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهودل
تصویر آهودل
ترسنده، بزدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهون
تصویر آهون
رخنه و راه و مجرایی که زیر زمین حفر کنند نقب سمج اهون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهود
تصویر شهود
حاضر شدن، آشکارا، دیدن، مقابل غیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهود
تصویر سهود
ریدک ریتک نوجوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهون
تصویر آهون
رخنه، نقب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جهود
تصویر جهود
((جُ))
یهود، یهودی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهود
تصویر شهود
((شُ))
حاضر شدن، دیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهود
تصویر شهود
جمع شاهد، گواهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عهود
تصویر عهود
((عُ))
جمع عهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یهود
تصویر یهود
((یَ))
بنی اسرائیل، پیروان حضرت موسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آهودل
تصویر آهودل
((دِ))
ترسو، بزدل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهود
تصویر شهود
Intuition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شهود
تصویر شهود
интуиция
دیکشنری فارسی به روسی