- آهوانه
مانند آهو، همچون آهوان
معنی آهوانه - جستجوی لغت در جدول جو
- آهوانه(نَ / نِ)
چون آهو. درخور آهو:
آن چشم آهوانۀ عابدفریب بین
کش کاروان حسن بدنباله میرود.
حافظ
آن چشم آهوانۀ عابدفریب بین
کش کاروان حسن بدنباله میرود.
حافظ
- آهوانه
مانند آهوان چون آهو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(نَ / نِ)
لغت نامه دهخدا
استخوان بالای مغز از کاسۀ سر. قحف، صاحب جهانگیری گوید در بعض فرهنگها به معنی کاسۀ سر (جمجمه) و شقیقه نیز آمده است، کام. فک اعلی یعنی آنجای که بحلقوم نزدیک و به عربی حنک باشد. (برهان)، عظم مصفات: القحف، بر آهیانه زدن. (تاج المصادر بیهقی). آنجای از سر کودک که می جنبد. (مؤید الفضلاء). یافوخ
آنچه آبستن از خوردنیها و غیر خوردنیهای عادی (مانند گل و زغال) برای خوردن آرزو کند، آنچه خویشان زن آبستن پزند و برای او فرستند
لانه حیوانات از مرغ سگ موش زنبور مارو غیره آشیان، خانه ماء وی مسکن، طبقه مرتبه آشکوب، سقف آسمانه
سوراخی که در بام خانه کنند و نردبان بر آن گذاشته بالا روند و به زیر آیند
جایی که برای قضای حاجت تخصیص دهند: مستراح جایی مبرز مبال خلا ادبخانه
