جدول جو
جدول جو

معنی آنقون - جستجوی لغت در جدول جو

آنقون
انقون، ایقون، گلگنده، وردالمنتن، و نوعی از آن دورس و معرب آن دریاس است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آندون
تصویر آندون
مقابل ایدون، آنجا، آن سوی، برای مثال خواسته چونان دهد که گویی بستد / روی گه ایدون کند ز شرم گه آندون (فرخی - ۲۸۹)، مقابل ایدون، آنگاه، آن زمان
فرهنگ فارسی عمید
آنجا، مقابل ایدون، اینجا:
راه تو زی خیر و شرّ هر دو گشاده ست
خواهی ایدون گرای و خواهی آندون،
ناصرخسرو،
، بدانسوی، بدان جهت:
خواسته چونان دهد که گوئی بستد
روی گه ایدون کند ز شرم گه آندون،
فرخی،
، چنان، مقابل ایدون، چنین، صاحب فرهنگ منظومه گفته است:
مثل آندون چنان، چنین ایدون
آگه آژیر بودن از چه و چون،
، آنگاه، آن زمان، آن دم، (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
گل گنده ای که نوعی از کماه است و به تازی ورد منتن گویند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
نام گیاهی است. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آنقوت
تصویر آنقوت
چنگر (گویش گیلکی) از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
آنجا مقابل ایدون اینجا، بدان سوی بدان جهت، چنان مقابل ایدون چنین، آنگاه آن زمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقون
تصویر انقون
یونانی گل کنده از گیاهان دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنیون
تصویر آنیون
((یُ))
یون مثبت، مقابل کاتیون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آندون
تصویر آندون
آن جا، بدان سوی، بدان جهت، آنچنان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آنقوت
تصویر آنقوت
چنگر
فرهنگ واژه فارسی سره