آماسیدن. تورم. تهبج. ورم کردن. باد کردن. تحدر. انتفاخ. (زوزنی). اجدار. اسمغداد. تسخید. احدار: در قسمی از داءالفیل پای برآماهد و سخت شود. - آماهیدن پی دست چاروا، انتشار. - آماهیدن جراحت، بغی. - آماهیدن مرده، اجفیظاظ. و رجوع به برآماهیدن شود
آماسیدن. تورم. تهبج. ورم کردن. باد کردن. تَحدر. انتفاخ. (زوزنی). اجدار. اسمغداد. تسخید. احدار: در قسمی از داءالفیل پای برآماهد و سخت شود. - آماهیدن پی دست چاروا، انتشار. - آماهیدن جراحت، بغی. - آماهیدن مرده، اجفیظاظ. و رجوع به برآماهیدن شود