جدول جو
جدول جو

معنی آلونک - جستجوی لغت در جدول جو

آلونک
خانۀ کوچک، خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه
تصویری از آلونک
تصویر آلونک
فرهنگ فارسی عمید
آلونک
(نَ)
خانه خرد و بی ثبات و بی سامان. کوخ. کوخچه. کومه
لغت نامه دهخدا
آلونک
خانه کوچک خانه کوچک کومه آلانک آلانه
تصویری از آلونک
تصویر آلونک
فرهنگ لغت هوشیار
آلونک
((نَ))
خانه کوچک
تصویری از آلونک
تصویر آلونک
فرهنگ فارسی معین
آلونک
بیغوله، جان پناه، زاغه، کلبه، کومه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلونک
تصویر جلونک
گیاهی که ساقۀ راست و بلند نداشته باشد و شاخه های آن روی زمین بیفتد مانند بوتۀ کدو، خربزه، خیار و مانند آن
جلنگ، چلونک، بیاره، بیاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلانک
تصویر آلانک
آلونک، خانۀ کوچک، خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلونک
تصویر بلونک
شمشیر چوبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چلونک
تصویر چلونک
گیاهی که ساقۀ راست و بلند نداشته باشد و شاخه های آن روی زمین بیفتد مانند بوتۀ کدو، خربزه، خیار و مانند آن
جلونک، جلنگ، بیاره، بیاج
فرهنگ فارسی عمید
(چَ نَ)
دهی از دهستان پسکوه بخش قاین شهرستان بیرجند که در 72 هزارگزی جنوب باختری قاین و 41 هزارگزی باختر راه شوسۀ عمومی قاین به بیرجند واقع است. جلگه و گرمسیر است و 141 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت، مالداری و قالیچه بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
الوند
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
مخفف آلگونه. غازه. سرخی
لغت نامه دهخدا
(ءَ)
سنگ خرد آهک که در گل آجر یا سفال باشد و این عیبی است آجر و سفال را، چه آنگاه که آب بدان رسد سنگ آهک پخته بشکفد و آجر یا سفال را بشکند و تباه کند
لغت نامه دهخدا
(نَ)
آلونک. کوخ. کوخچه. کوله. مجازاً، خانه محقر
لغت نامه دهخدا
تصویری از چلونک
تصویر چلونک
بوته خربزه و هندوانه و مانند آنها بیاره، تخم خربزه و گل آن
فرهنگ لغت هوشیار
بوته خربزه و هندوانه و خیار بنه خربزه و هندوانه و کدو و عشقه مانند آنها بیاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلوکک
تصویر آلوکک
آلبالوی جنگلی
فرهنگ لغت هوشیار
سنگهای خرد آهکی که داخل سفال یا آجر پخته باشد و این عیب است زیرا خرده آهک بمحض رسیدن رطوبت بدان میشکفد و موجب شکستن یا ترک برداشتن آجر یا سفال میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلانک
تصویر آلانک
خانه کوچک کومه آلانک آلانه. آلونک، کوخ، خانه محقر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلوئک
تصویر آلوئک
((ئ َ))
سنگ های آهکی کوچکی که داخل سفال یا آجر پخته باشد. آلودک هم گویند
فرهنگ فارسی معین
کفش دوزک
فرهنگ گویش مازندرانی
گیاهی از تیره ی گل سرخ، نام علمیroonsaioom
فرهنگ گویش مازندرانی
داستان افسانه
فرهنگ گویش مازندرانی