جدول جو
جدول جو

معنی آلانک

آلانک
آلونک، خانۀ کوچک، خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه
تصویری از آلانک
تصویر آلانک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آلانک

آلانه

آلانه
لانه، جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه، خانۀ انسان، بیکاره، تنبل، بی قید
آلانه
فرهنگ فارسی عمید

چلانک

چلانک
سِرگین گَردان، حشره ای سیاه و پِردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سِرگین غَلتان، سِرگین گَردانَک، خَروَک، خَبَزدو، خَبَزدوک، خَزدوک، کَوَزدوک، چَلاک، کَستَل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، گوگَردانَک، بالش مار، کَوَز، جُعَل، قُرُنبا
چلانک
فرهنگ فارسی عمید

آلونک

آلونک
خانۀ کوچک، خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه
آلونک
فرهنگ فارسی عمید