جدول جو
جدول جو

معنی آلاپلنگی - جستجوی لغت در جدول جو

آلاپلنگی
دارای لکه ها و خال های سیاه و سفید مثل پوست پلنگ، دارای رنگ های متضاد
تصویری از آلاپلنگی
تصویر آلاپلنگی
فرهنگ فارسی عمید
آلاپلنگی
(پَ لَ)
با گلها و خالهای بزرگ چون پوست پلنگ. گل گل
لغت نامه دهخدا
آلاپلنگی
با گلها و خالهای بزرگ مانند پوست پلنگ گل گل
تصویری از آلاپلنگی
تصویر آلاپلنگی
فرهنگ لغت هوشیار
آلاپلنگی
((پَ لَ))
دارای لکه های سیاه و سفید و خال های بزرگ مانند پوست پلنگ
تصویری از آلاپلنگی
تصویر آلاپلنگی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلاکلنگ
تصویر آلاکلنگ
الاکلنگ، نوعی وسیلۀ بازی به شکل یک میله یا چوب بلند با تکیه گاهی در وسط و دو نشیمنگاه در دو طرف که با فشار آوردن بالا و پایین می رود
فرهنگ فارسی عمید
(کُ لَ)
آله کلو. ذروح. ج، ذراریح
لغت نامه دهخدا
(آلْ لا کُ لَ)
دو چوب برهم نهاده است متقاطع که دو کس بر دو سر چوب زبرین نشینند و بنوبت بزیر و بالا شوند، و این عمل را نیز آلاّکلنگ نامند
لغت نامه دهخدا
دو چوب بر هم نهاده متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی نشینند و بنوبت به زیر و بالا شوند، عمل مذکور را نیز آلاکلنگ نامند. حشره ای از راسته قاب بالان که در نواحی بحرالرومی فراوان است زراریح آلاکلنگ الله کلنگ. یکنوع بازی کودکانه
فرهنگ لغت هوشیار
((کُ لَ))
دو چوب بر هم نهاده متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی نشینند و به نوبت به زیر و بالا شوند
فرهنگ فارسی معین