معنی آلاپلنگی آلاپلنگی((پَ لَ)) دارای لکه های سیاه و سفید و خال های بزرگ مانند پوست پلنگ تصویر آلاپلنگی فرهنگ فارسی معین
آلاپلنگی آلاپلنگی دارای لکه ها و خال های سیاه و سفید مثل پوست پلنگ، دارای رنگ های متضاد فرهنگ فارسی عمید
آلاکلنگ آلاکلنگ دو چوب بر هم نهاده متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی نشینند و بنوبت به زیر و بالا شوند، عمل مذکور را نیز آلاکلنگ نامند. حشره ای از راسته قاب بالان که در نواحی بحرالرومی فراوان است زراریح آلاکلنگ الله کلنگ. یکنوع بازی کودکانه فرهنگ لغت هوشیار
آلاکلنگ آلاکلنگ دو چوب بر هم نهاده متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی نشینند و به نوبت به زیر و بالا شوند فرهنگ فارسی معین
آلاکلنگ آلاکلنگ الاکلنگ، نوعی وسیلۀ بازی به شکل یک میله یا چوب بلند با تکیه گاهی در وسط و دو نشیمنگاه در دو طرف که با فشار آوردن بالا و پایین می رود فرهنگ فارسی عمید
آلاکلنگ آلاکلنگ دو چوب برهم نهاده است متقاطع که دو کس بر دو سر چوب زبرین نشینند و بنوبت بزیر و بالا شوند، و این عمل را نیز آلاّکلنگ نامند لغت نامه دهخدا