جدول جو
جدول جو

معنی آلانگله - جستجوی لغت در جدول جو

آلانگله
(گِ لِ)
چون انگلیسیان برفتار و جامه و مانند آن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلاله
تصویر آلاله
(دخترانه)
شقایق، گلی به رنگ زرد سفید یا قرمز که انواع گوناگون خودرو و زینتی دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آلاگل
تصویر آلاگل
(دخترانه)
گل رنگی، آلا (ترکی) + گل (فارسی)، نام بزرگترین تالاب جهان واقع در شمال آق قلا که در این اواخر نابود شده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گوانگله
تصویر گوانگله
دکمه که به لباس می دوزند، تکمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلاله
تصویر آلاله
لاله
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، آذریون، لالۀ نعمانی، الاله، لالۀ حمرا، شقایق النّعمان، شقایق نعمان، آذرگون، لاله، لالۀ سرخ
تیره ای از گیاهان دو لپه ای جداگلبرک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگله
تصویر انگله
دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگل، انگول، انگیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلانه
تصویر آلانه
لانه، جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه، خانۀ انسان، بیکاره، تنبل، بی قید
فرهنگ فارسی عمید
(اَ گَ لَ / لِ)
گوی گریبان. تکمۀ کلاه. (برهان قاطع). گوی گریبان و کلاه. جوزه گره. (فرهنگ سروری) :
وانگه ز ماه و زهره کلاه و لباچه را
هم قوقه و هم انگلۀ شاهوار کرد.
خاقانی.
چون قدح گیری در ایوان آسمان گوید ترا
مشتری بربسته زلف و برگشاده انگله.
ظهیر فاریابی (از فرهنگ جهانگیری).
پیکان انگلۀ کله از تارک کیوان برداشتی. (تاج المآثر).
افلاک چیست خاسته گرد سپاه اوست
خورشید چیست انگله ای بر کلاه اوست.
؟ (از فرهنگ سروری).
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ)
شقایق. (برهان). الاله. لاله، یا لالۀ نعمان:
چون دواتی بسدین است خراسانی وار
باز کرده سر آلاله بطرف چمنا.
منوچهری.
و بیت ذیل که لفظاً و معناً صورت دیگر بیت فوق است از همین شاعر مؤید این دعویست:
بسمن زار درون لالۀ نعمان بشیار
چون دواتی بسدین است خراسانی وار.
منوچهری.
یکی برزیگرک دیدم در این دشت
بخون دیدگان آلاله می کشت.
باباطاهر
لغت نامه دهخدا
نام فرشتۀ موکل بر آب،
نام روز دهم فروردین ماه، و گویند اگر در این روزباران ببارد آبانگاه مردان است و مردان به آب درآیند و اگر نبارد آبانگاه زنان باشد و زنان در آب شوند و این عمل را بر خود شگون و مبارک دانند، (برهان)
لغت نامه دهخدا
(اَ گُ / گَ لَ / لِ)
تکمه و حلقه ای را گویند که بر گریبان پیراهن و غیره دوزند، چه گوبه معنی تکمه و انگله حلقه ای باشد که گوی را در آن اندازند و گاهی آن حلقه را بی گوی هم گوانگله می گویند و همچنین گوی را نیز بی انگله. (برهان). حلقه ای که دگمه در آن می افتد و نوعاً دگمۀ مادگی را گویند و گاه دگمۀ تنها و گاه مادگی تنها را هم گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به گوانگل و گوی انگل و گوی انگله شود، جوزگره را هم گفته اند، و آن نوعی ازگره باشد، کنایه از آفتاب. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
لوئی ماتیو. شرق شناس فرانسوی. مولد پرن (سم) به سال 1763 و وفات در پاریس به سال 1824، مترجم کتاب ’تزوکات تیمور’ به فرانسه در سال 1787 م
لغت نامه دهخدا
تصویری از انگله
تصویر انگله
تکمه دگمه گوی گریبان انگل عروه
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی از تیره آلاله ها جزو دو لپه ییهای جدا گلبرگ که جنسهای بسیار دارد. برگهایش متناوب و ساقه آن علفی و جامش دارای 5 گلبرگ منظم و کاسه وی دارای 5 کاسبرگ سبز و مشخص است، شقایق لاله نعمان. یاآلاله ها، جمع آلاله تیره بزرگی از راسته گیاهان جدا گلبرگ که جنسهای بسیار دارد. برگهای این گیاهان متناوب و ساقه آنها علفی و کاسه آنها دارای 5 گلبرگ منظم و گاهی بیشتراست. آلاله ها شامل بیش از 120 جنس مختلف است. شقایق، لاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبانگاه
تصویر آبانگاه
نام روز دهم فروردین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلانه
تصویر آلانه
لانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلاله
تصویر آلاله
((لِ))
لاله سرخ، شقایق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوانگله
تصویر گوانگله
((گُ لَ یا لِ))
تکمه
فرهنگ فارسی معین
نام روز دهم از ماه فروردین. گویند اگر در این روز باران ببارد آبانگاه مردان است و مردان به آب درآیند و اگر نبارد آبانگاه زنان باشد و ایشان به آب درآیند و این عمل را بر خود شگون و مبارک دانند، نام ایزد موکل بر آب
فرهنگ فارسی معین
شقایق، لاله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دانه ی گندم نیم رس که پس از تفت دادن بر روی آتش به عنوان
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان میان دو رود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
گل آتش، اخگر
فرهنگ گویش مازندرانی