جدول جو
جدول جو

معنی انگله

انگله
دکمه، منگوله، حلقه، جادکمه، انگل، انگول، انگیل
تصویری از انگله
تصویر انگله
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با انگله

انگله

انگله
گوی گریبان. تکمۀ کلاه. (برهان قاطع). گوی گریبان و کلاه. جوزه گره. (فرهنگ سروری) :
وانگه ز ماه و زهره کلاه و لباچه را
هم قوقه و هم انگلۀ شاهوار کرد.
خاقانی.
چون قدح گیری در ایوان آسمان گوید ترا
مشتری بربسته زلف و برگشاده انگله.
ظهیر فاریابی (از فرهنگ جهانگیری).
پیکان انگلۀ کله از تارک کیوان برداشتی. (تاج المآثر).
افلاک چیست خاسته گرد سپاه اوست
خورشید چیست انگله ای بر کلاه اوست.
؟ (از فرهنگ سروری).
لغت نامه دهخدا

انتله

انتله
لاتینی تازی شده زدوار (جدوار پارسی تازی شده) زرنبار تاج شاهان از گیاهان جدوار
فرهنگ لغت هوشیار