جدول جو
جدول جو

معنی آفاد - جستجوی لغت در جدول جو

آفاد
جمع افد، زمان ها مرگ ها
تصویری از آفاد
تصویر آفاد
فرهنگ لغت هوشیار
آفاد
زمانها، مرگ ها
تصویری از آفاد
تصویر آفاد
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آزاد
تصویر آزاد
(پسرانه)
فارغ، آسوده، رها شده از تعلقات دنیوی، رها شده از گرفتاری، رها از چیزی آزاردهنده، درختی جنگلی و بلند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آراد
تصویر آراد
(پسرانه)
آراج، نام فرشته ای، نام روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی در ایران قدیم که در این روز نو پوشیدن را مبارک و سفر را شوم می دانند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آداد
تصویر آداد
(پسرانه)
مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، خدای هوا، توفان و باران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آفاق
تصویر آفاق
(دخترانه)
افقها، عالم آسمان، زمانه روزگار، نام همسر نظامی گنجوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آباد
تصویر آباد
ویژگی جایی که مردم در آن زندگی می کنند، برای مثال مانند تو آدمی در آباد و خراب / باشد که در آیینه توان دید و در آب (سعدی۲ - ۷۱۵)
ویژگی جایی که آب و گیاه دارد و باصفا و بارونق است، خرم، برای مثال بدو گفت کای خواجۀ سالخورد / چنین جای آباد ویران که کرد؟ (فردوسی - ۶/۴۴۸)
جمع واژۀ ابد، همیشه ها
کنایه از دایر، برقرار، برای مثال بقاش باد که از تیغ او و بازوی اوست / بنای کفر خراب و بنای دین آباد (فرخی - ۳۴)
در دنبالۀ نام ده و شهر می آید و بیشتر مرکب با نام بنا کننده یا آبادکنندۀ آن ده یا شهر است مثلاً حسن آباد، فیروزآباد،
کنایه از شاداب، آکنده، غنی، پر، برای مثال همیدون سپهدار او شاد باد / دلش روشن و گنجش آباد باد (فردوسی - ۶/۱۳۶) سالم، تندرست، برای مثال تو را ای برادر تن آباد باد / دل شاه ایران به تو شاد باد (فردوسی - ۸/۴۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آفات
تصویر آفات
آفت ها، بلاها، زیان ها، جمع واژۀ آفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفاد
تصویر نفاد
نیست شدن، نابود شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آفاق
تصویر آفاق
کرانه های آسمان، کشورها، جهان هستی، وجود، همۀ جهان، مردم جهان، کنارها، اطراف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
رها، یله، رسته، بدون دلبستگی به دنیا و تعلقات آن، وارسته، برای مثال عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه / پای آزادان نبندند ار به جایی رفت رفت (حافظ - ۱۸۲)، بی قید و بند، آنکه آزادی دارد، آنکه یا آنچه وابسته به ارگان دولتی نباشد، مقابل ممنوع، بدون عامل بازدارنده، عزب، مجرد، در فلسفه دارای اختیار، آنکه بندۀ کسی نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آحاد
تصویر آحاد
احد، در ریاضیات گروه اول اعداد، شامل عدد ۱ تا ۹، یکان، تک تک مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آفند
تصویر آفند
جنگ، پیکار، نبرد، دشمنیبرای مثال ابری بفرست بر سر ری / بارانش ز هول و بیم و آفند (بهار - ۲۸۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صفاد
تصویر صفاد
دستبند که دست بندی یا گرفتار را با آن می بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حفاد
تصویر حفاد
شتر تیز رو
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی مفاد: چم (مفهوم)، سود مایه آنچه بطور فایده و بهره یافته شده، معنی مفهوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفاد
تصویر نفاد
نیست و نابود شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفاد
تصویر سفاد
گای در ستور برجستن نر بر ماده
فرهنگ لغت هوشیار
یکان جمع احد یکان یکها. افراد اشخاص: آحاد رعیت، طبقه نخستین اعداد شامل اعداد 1 تا. 9 مقابل عشرات مات الوف. یا سلسله آحاد. برای اندازه گرفتن کمیات مختلف از قبیل نیرو فشار کار توان سرعت و غیره ناگزیر باید واحدی اختیار و معلوم کرد که کمیت اندازه گرفتنی چند برابر واحد میباشد دو سلسله آحاد که اهمیت بیشتری دارند ازین قرارند: دستگاه سی. جی. اس. (آحاد اصلی درین دستگاه عبارتند از: سانتی متر گرم و ثانیه)، دستگاه ام. کا. اس. (آحاد اصلی درین دستگاه عبارتند از: متر کیلوگرم و ثانیه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
آنکه بنده نباشد، حر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفات
تصویر آفات
جمع آفت، آسیبها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ابد، با رونق، جائی که آب و گیاه دارد معمور دایر برپا مقابل ویران خراب: قریه آباد کشورآباد، مزروع کاشته، پر مشحون ممتلی: خزانه آباد، سالم تن درست، بسامان منظم، مرفه در رفاه، آبادی معموره مقابل ویرانه خرابه: (به آباد و ویرانه جایی نماند) (فردوسی)، آفرین، احسنت، مرحباخ زه، آباد بر آن شاه، بصورت پسوند در آخر نامها مکان در آید بمعنی بنا شدهء... معمور . . .: علی آباد حسن آباد جعفر آباد. یا آباد بودن، معمور بودن دایر بودن بر پا بودن مقابل ویران بودن خراب بودن، مزروع بودن کاشته بودن، پر بودن ممتلی بودن: (... گنجش آباد باد) (فردوسی)، سالم بودن تن درست بودن، 5 بسامان بودن منظم بودن، مرفه بودن در رفاه بودن جمع ابد جاوید بودنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آماد
تصویر آماد
جمع امد، فرجام ها سر رسید ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفند
تصویر آفند
جنگ، خصومت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفاق
تصویر آفاق
جمع افق، کران ها، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آحاد
تصویر آحاد
جمع احد، یکان، یک ها، افراد، اشخاص، دسته اعداد نخستین از 1 تا 9
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
رها، وارسته، بی قید و بند، نوعی ماهی استخوانی که گوشت قرمز و چرب دارد و بزرگی آن تا یک متر می رسد، درختی است از خانواده نارونان، آن که بنده کسی نباشد، مقابل بنده، عبد، مختار، مخیر، نجیب، اصیل، سالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آباد
تصویر آباد
جمع ابد، جاوید بودن ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آباد
تصویر آباد
معمور، دایر، مزروع، کاشته، پر، سرشار، سالم، منظم، سامان، شادمان، خرم، مرفه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آفاق
تصویر آفاق
کرانه ها، کنارهامون، کران تا کران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آفات
تصویر آفات
آسیب ها، آفت ها، گزندها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آحاد
تصویر آحاد
تک ها، یکان، یک ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آماد
تصویر آماد
سررسیدها، فرجامها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مفاد
تصویر مفاد
گفتارها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آفند
تصویر آفند
حمله، هجوم
فرهنگ واژه فارسی سره