جدول جو
جدول جو

معنی آغوز - جستجوی لغت در جدول جو

آغوز
شیر غلیظ و زرد رنگ چهارپایان اهلی که پس از زایمان آن ها تا سه روز دوشیده می شود، فلّه، فرشه، شمه، پله، زهک، کلستروم، شیرماک
تصویری از آغوز
تصویر آغوز
فرهنگ فارسی عمید
آغوز
نام درختی است جنگلی که از چوب آن میز و صندلی و مانند آن سازند و در جنگلهای ایران بسیار است
لغت نامه دهخدا
آغوز
(غو / غُزْ)
آغز. شیر مادۀ نوزائیده. ماک. شیرماک. پله. پلّه. فله. فلّه. فرش. فرشه. زهک. گورماست. لبا. کنف.
- مثل آغوز، ماستی ستبر
لغت نامه دهخدا
آغوز
شیر ماده نو زاییده
تصویری از آغوز
تصویر آغوز
فرهنگ لغت هوشیار
آغوز
اولین شیری که یک ماده به نوزادش دهد، ماک، شیر ماک
تصویری از آغوز
تصویر آغوز
فرهنگ فارسی معین
آغوز
گردو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آغوش
تصویر آغوش
بغل، بر، سینه
غلام، برای مثال مگر نیک بختت فراموش شد / چو دستت در آغوش «آغوش» شد (سعدی۱ - ۱۷۵)، کنایه از بنده، برای مثال ای خواجۀ ارسلان و آغوش / فرمانده خود مکن فراموش (سعدی - ۱۶۰)
در آغوش گرفتن: کسی را در بغل گرفتن و دو دست را دایره وار دور تنۀ او فراهم آوردن و او را به سینه چسباندن، به آغوش کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آموز
تصویر آموز
آموختن، آموزنده، آموختن، یاد گرفتن،
پسوند متصل به واژه به معنای یاد گیرنده مثلاً بدآموز، خودآموز، دانش آموز، کارآموز، هنرآموز،
پسوند متصل به واژه به معنای آموخته مثلاً دست آموز،
پسوند متصل به واژه به معنای یاد دهنده مثلاً ادب آموز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
مقابل انجام و فرجام، لحظه یا جای شروع کار، شروع، بن مضارع آغازیدن، روز ازل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آقوز
تصویر آقوز
ترکی ک آغوز گردو از گیاهان درختی از تیره پیاله داران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
بغل، سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
بدائت، بده، فاتحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغول
تصویر آغول
زاغه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
میان دو دست فراهم آورده، بغل
به آغوش کشیدن: به خود چسباندن کسی یا چیزی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
اول، شروع، ابتدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
Embracement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
Opening, Beginning, Commencement, Inception, Initialization, Initiation, Origination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
étreinte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
علفی تیغ دار که صحرایی است
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
начало , инициализация , инициатива , открытие , происхождение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
Umarmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
Anfang, Beginn, Initialisierung, Initiierung, Eröffnung, Ursprung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
обійми
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
початок , ініціалізація , ініціація , відкриття , походження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
uścisk
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
объятие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
拥抱
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
开始的 , 开始 , 初始化 , 启动 , 起源
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
abraço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
começo, início, inicialização, iniciação, abertura, origem
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
abbraccio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
inizio, inizializzazione, iniziazione, apertura, origine
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
abrazo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
comienzo, inicio, inicialización, iniciación, apertura, origen
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آغاز
تصویر آغاز
początek, inicjalizacja, inicjacja, otwarcie, geneza
دیکشنری فارسی به لهستانی