جدول جو
جدول جو

معنی آغوش

آغوش
میان دو دست فراهم آورده، بغل
به آغوش کشیدن: به خود چسباندن کسی یا چیزی را
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با آغوش

آغوش

آغوش
بغل، بر، سینه
غلام، برای مِثال مگر نیک بختت فراموش شد / چو دستت در آغوش «آغوش» شد (سعدی۱ - ۱۷۵)، کنایه از بنده، برای مِثال ای خواجۀ ارسلان و آغوش / فرماندهِ خود مکن فراموش (سعدی - ۱۶۰)
در آغوش گرفتن: کسی را در بغل گرفتن و دو دست را دایره وار دور تنۀ او فراهم آوردن و او را به سینه چسباندن، به آغوش کشیدن
آغوش
فرهنگ فارسی عمید