آکنده: دل ز مهر جهانیان کنده وآنگه از مهر دوست آغنده. امیرخسرو. - دل آغنده، غمین. غمگن. حزین. - ، مصمم. جازم: فرنگیس با رنج دیده پسر بخواب اندر آورده بودند سر ز پیمودن راه و رنج شبان مر آن هر دو را گیو بد پاسبان زره در بر و بر سرش نیز ترگ دل آغنده و تن نهاده بمرگ. فردوسی
آکنده: دل ز مهر جهانیان کنده وآنگه از مهر دوست آغنده. امیرخسرو. - دل آغنده، غمین. غمگن. حزین. - ، مصمم. جازم: فرنگیس با رنج دیده پسر بخواب اندر آورده بودند سر ز پیمودن راه و رنج شبان مر آن هر دو را گیو بد پاسبان زره در بر و بر سرش نیز ترگ دل آغنده و تن نهاده بمرگ. فردوسی
انباشته پر مملو ممتلی، حشو در نهاده، نهان کرده پوشیده مخفی، مدفون دفین در خاک فرو برده، نگار کرده ملون منقش، مغزدار میان پر، سخت فربه با گوشتی سخت پیچیده
انباشته پر مملو ممتلی، حشو در نهاده، نهان کرده پوشیده مخفی، مدفون دفین در خاک فرو برده، نگار کرده ملون منقش، مغزدار میان پر، سخت فربه با گوشتی سخت پیچیده