پرده دار مقرّب پادشاه که در همۀ اوقات می توانسته به حضور سلطان برود و واسطۀ میان شاه و مردم باشد، روزبان، ایشیک آقاسی، حاجب، پردگی، پردگین، سادن ترخان
پرده دار مقرّب پادشاه که در همۀ اوقات می توانسته به حضور سلطان برود و واسطۀ میان شاه و مردم باشد، روزبان، ایشیک آقاسی، حاجِب، پَردِگی، پَردِگین، سادِن ترخان
آغاچی، امیرحسن علی بن الیاس آغاجی بخاری، از امراء سامانیه، معاصر نوح بن منصور سامانی، شاعر مشهور ایران، و او در هر دو زبان فارسی و عربی شعر گفته و ممدوح دقیقی شاعر بوده است
آغاچی، امیرحسن علی بن الیاس آغاجی بخاری، از امراء سامانیه، معاصر نوح بن منصور سامانی، شاعر مشهور ایران، و او در هر دو زبان فارسی و عربی شعر گفته و ممدوح دقیقی شاعر بوده است
ترکی پیامرسان، پرده دار حاجب و خاصه پادشاه که وسیله رسانیدن مطالب و رسایل بین پادشاهان و امیران و اعیان دولت بود. این کلمه در دربارهای مشرق ایران در قرنهای چهارم و پنجم مصطلح بوده است
ترکی پیامرسان، پرده دار حاجب و خاصه پادشاه که وسیله رسانیدن مطالب و رسایل بین پادشاهان و امیران و اعیان دولت بود. این کلمه در دربارهای مشرق ایران در قرنهای چهارم و پنجم مصطلح بوده است
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دمیر آغاجی، انجیلی، آسوندار، انچیلو، انجیلو، توئی
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دَمیر آغاجی، اَنجیلی، آسوندار، اَنچیلو، اَنجیلو، توئی
ابن الیاس آغاجی بخاری، مکنّی به ابوالحسن. وی از امرای شاعردوست بود و خود نیز اشعاری دارد. در عهد او دقیقی شاعر میزیست. (از لباب الالباب عوفی چ سعید نفیسی ص 32). رجوع به آغاجی و نیز رجوع به علی بن الیاس... شود
ابن الیاس آغاجی بخاری، مکنّی به ابوالحسن. وی از امرای شاعردوست بود و خود نیز اشعاری دارد. در عهد او دقیقی شاعر میزیست. (از لباب الالباب عوفی چ سعید نفیسی ص 32). رجوع به آغاجی و نیز رجوع به علی بن الیاس... شود
نارمشک. رمان مصری. (یادداشت مؤلف). درخت انجیلی که در آستارا دمیرآغاجی و در اردبیل آغجه قین و در اطراف رشت زوند و در مازندران و گرگان و کجور انجیلی نامند. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 182)
نارمشک. رمان مصری. (یادداشت مؤلف). درخت انجیلی که در آستارا دمیرآغاجی و در اردبیل آغجه قین و در اطراف رشت زوند و در مازندران و گرگان و کجور انجیلی نامند. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 182)
احمد رشدی. از دانشمندان است. او راست کتاب تحفهالرشد، و آن شرحی است بر ایساغوجی اثیرالدین ابهری در منطق که به سال 1252 هجری قمری در آستانه چاپ شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1505)
احمد رشدی. از دانشمندان است. او راست کتاب تحفهالرشد، و آن شرحی است بر ایساغوجی اثیرالدین ابهری در منطق که به سال 1252 هجری قمری در آستانه چاپ شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1505)
دهی از دهستان گنجگاه بخش سنجبدشهرستان هروآباد واقع در 16 هزارگزی باختر مرکز بخش گیوی و پنجهزار گزی شوسۀ اردبیل به هروآباد، کوهستانی، سردسیر، دارای 323 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن ارابه رو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان گنجگاه بخش سنجبدشهرستان هروآباد واقع در 16 هزارگزی باختر مرکز بخش گیوی و پنجهزار گزی شوسۀ اردبیل به هروآباد، کوهستانی، سردسیر، دارای 323 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن ارابه رو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 40 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 41 هزارگزی خاوری راه ارابه رو احمدآباد به تکاب واقع است، منطقه ای است کوهستانی معتدل با 93 تن سکنه، آبش از چشمه، محصولش غلات، نخود وشغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی جاجیم بافی و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 40 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 41 هزارگزی خاوری راه ارابه رو احمدآباد به تکاب واقع است، منطقه ای است کوهستانی معتدل با 93 تن سکنه، آبش از چشمه، محصولش غلات، نخود وشغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی جاجیم بافی و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان حومه، بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 15 هزارگزی جنوب باختر زنجان و 3 هزارگزی راه عمومی واقع است، منطقه ای است کوهستانی، سردسیر با 369 تن سکنه، آبش از قنات و چشمه سارو محصولش غلات، انگور و شغل مردمش زراعت، مکاری و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان حومه، بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 15 هزارگزی جنوب باختر زنجان و 3 هزارگزی راه عمومی واقع است، منطقه ای است کوهستانی، سردسیر با 369 تن سکنه، آبش از قنات و چشمه سارو محصولش غلات، انگور و شغل مردمش زراعت، مکاری و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
اغاجی و آغاجی و آغجی نیز در کتب آمده است، و ظاهراً بمعنی حاجب و پرده دار است، و اوچون واسطۀ بلاغ میان شاه و مردم یا وزراء بوده است: ملطفه به نزدیک اغاجی خادم خاصه بردم و بدو دادم و جائی فرود آمدم نزدیک سرای پرده وقت سحرگاه فراشی آمد و مرا بخواند برفتم اغاجی مرا پیش برد، (تاریخ بیهقی)، استادم رقعتی نوشت سخت درشت و بوثاق اغاچی آمد و رقعه بدو داد و ضمان کرد که وقتی سره جوید و برساند و پس بازآمد بدیوان و بر آغاچی پیغام را شتاب میکرد، (تاریخ بیهقی)، رقعتی نوشتم بامیر چنانکه رسم است که نویسند در معنی استعفا ... و آن رقعه به اغاچی دادم و برسانید، (تاریخ بیهقی)، و در جامعالتواریخ تحت عنوان الحجاب، یعنی حجاب طغرل بیک سلجوقی نام یکی از آنان را بدینگونه برده است: النذر الاغاجی، و نیز در راحهالصدور راوندی نام حاجبی را نگاشته است بدین صورت: الحاجب عبدالرحمن الب زن الاغاجی، الحاجب عبدالرحمن الاّغاجی
اَغاجی و آغاجی و آغجی نیز در کتب آمده است، و ظاهراً بمعنی حاجب و پرده دار است، و اوچون واسطۀ بلاغ میان شاه و مردم یا وزراء بوده است: ملطفه به نزدیک اغاجی خادم خاصه بردم و بدو دادم و جائی فرود آمدم نزدیک سرای پرده وقت سحرگاه فراشی آمد و مرا بخواند برفتم اَغاجی مرا پیش برد، (تاریخ بیهقی)، استادم رقعتی نوشت سخت درشت و بوثاق اَغاچی آمد و رقعه بدو داد و ضمان کرد که وقتی سره جوید و برساند و پس بازآمد بدیوان و بر آغاچی پیغام را شتاب میکرد، (تاریخ بیهقی)، رقعتی نوشتم بامیر چنانکه رسم است که نویسند در معنی استعفا ... و آن رقعه به اَغاچی دادم و برسانید، (تاریخ بیهقی)، و در جامعالتواریخ تحت عنوان الحجاب، یعنی حجاب طغرل بیک سلجوقی نام یکی از آنان را بدینگونه برده است: النذر الاغاجی، و نیز در راحهالصدور راوندی نام حاجبی را نگاشته است بدین صورت: الحاجب عبدالرحمن الب زن الاَغاجی، الحاجب عبدالرحمن الاَّغاجی
امیر ابوالحسن علی بن الیاس. از امرای دورۀ سامانی که از جملۀ شعرا نیز بود. وی شاید پسر الیاس بن اسحاق بن احمد سامانی باشد که در بخارا و بلخ می زیست. (از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 1 ص 179). و رجوع به اغجی و آغاجی و اغچی شود
امیر ابوالحسن علی بن الیاس. از امرای دورۀ سامانی که از جملۀ شعرا نیز بود. وی شاید پسر الیاس بن اسحاق بن احمد سامانی باشد که در بخارا و بلخ می زیست. (از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 1 ص 179). و رجوع به اغجی و آغاجی و اغچی شود