جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آغاج

آغاج

آغاج
چوب، درخت، فرسنگ، فرسَخ، قره آغاج، نارون بی پیوند
لغت نامه دهخدا

آماج

آماج
خاک توده کرده که نشان تیر بر آن نصب کنند آماجگاه، نشان نشانه هدف، پرتاب تیررس 24، 1 فرسنگ قریب 500 قدم، آهن گاو آهن که در زمین فرو شود و شیار کند، مجموع آهن جفت گاو آهن سپار
فرهنگ لغت هوشیار

آغاجی

آغاجی
ترکی پیامرسان، پرده دار حاجب و خاصه پادشاه که وسیله رسانیدن مطالب و رسایل بین پادشاهان و امیران و اعیان دولت بود. این کلمه در دربارهای مشرق ایران در قرنهای چهارم و پنجم مصطلح بوده است
فرهنگ لغت هوشیار