معنی آغازی - فرهنگ فارسی معین
معنی آغازی
آغازی((گَ))
ابتدایی، بدوی، جانور و گیاه تک یاخته
تصویر آغازی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آغازی
آغازی
آغازی
منسوب به آغاز ابتدایی بدوی، جانور و گیاه تک یاخته، جمع آغازیان موجوداتی که دارای یک یاخته هستند
فرهنگ لغت هوشیار
آغازه
آغازه
دست افزاریست برای کفش دوزان، دوالی که مابین چرم ورویه کفش دوزند تا آب و خاک بدرون کفش نرود
فرهنگ لغت هوشیار
آغاری
آغاری
قسمی جامه ابریشمین ستبر که مردان از آن لباده عبا و سرداری میکردند و زنان از آن یل و نیم تنه و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
آغاجی
آغاجی
ترکی پیامرسان، پرده دار حاجب و خاصه پادشاه که وسیله رسانیدن مطالب و رسایل بین پادشاهان و امیران و اعیان دولت بود. این کلمه در دربارهای مشرق ایران در قرنهای چهارم و پنجم مصطلح بوده است
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.