باد صدا داری که از راه گلو بیرون آید، باد گلو، آجل، رغ، روغ، وارغ، وروغ، رچک، رجغک برای مثال همیشه لب مرد بسیار خوار / در آروغ بد باشد از ناگوار (نظامی۵ - ۱۰۹۹)
باد صدا داری که از راه گلو بیرون آید، بادِ گَلو، آجَل، رُغ، روغ، وارُغ، وُروغ، رَچُک، رَجغَک برای مِثال همیشه لب مرد بسیار خوار / در آروغ بد باشد از ناگوار (نظامی۵ - ۱۰۹۹)
حریص، صاحب آز، آزمند، برای مثال چو داننده مردم بود آزور / همی دانش او نیاید به بر (فردوسی - ۷/۵۲)برای مثال جرعۀ جام جود اگر بخورم / نکند درد منّتم مخمور ی مرد باش ای حمیّت قانع / خاک خور ای طبیعت آزور (انوری - ۲۳۸)
حریص، صاحب آز، آزمند، برای مِثال چو داننده مردم بُوَد آزور / همی دانش او نیاید به بر (فردوسی - ۷/۵۲)برای مِثال جرعۀ جام جود اگر بخورم / نکند دُرد منّتم مخمور ی مرد باش ای حمیّت قانع / خاک خور ای طبیعت آزور (انوری - ۲۳۸)
آروق، گازی که در لوله های گوارشی ایجاد شود. اگر این گاز در معده باشد ممکن است با صدای مخصوصی از دهان خارج شود و اگر در روده باشد از مخرج خارج می گردد، باد گلو
آروق، گازی که در لوله های گوارشی ایجاد شود. اگر این گاز در معده باشد ممکن است با صدای مخصوصی از دهان خارج شود و اگر در روده باشد از مخرج خارج می گردد، باد گلو