جدول جو
جدول جو

معنی آزادکار - جستجوی لغت در جدول جو

آزادکار
کشتی گیر رشتۀ کشتی آزاد
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
فرهنگ فارسی عمید
آزادکار
مستقلٌّ
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به عربی
آزادکار
Freelancer
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آزادکار
travailleur indépendant
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آزادکار
ฟรีแลนซ์
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به تایلندی
آزادکار
фрилансер
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به روسی
آزادکار
Freiberufler
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به آلمانی
آزادکار
фрилансер
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آزادکار
freelancer
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به لهستانی
آزادکار
自由职业者
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به چینی
آزادکار
freelancer
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آزادکار
freelance
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آزادکار
freelancer
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به هلندی
آزادکار
autónomo
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آزادکار
pekerja lepas
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آزادکار
آزاد پیشہ ور
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به اردو
آزادکار
ফ্রিল্যান্সার
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به بنگالی
آزادکار
mfanyakazi huru
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آزادکار
serbest çalışan
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آزادکار
フリーランサー
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آزادکار
עוֹצֵר עַצְמָאִי
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به عبری
آزادکار
स्वतंत्र पेशेवर
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به هندی
آزادکار
프리랜서
تصویری از آزادکار
تصویر آزادکار
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آزادچهر
تصویر آزادچهر
(دخترانه و پسرانه)
دارای چهره آزادگان، آنکه ظاهری آزاده و بزرگ منشانه دارد، نام یکی از قهرمانان مرزبان نامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آزادوار
تصویر آزادوار
مانند آزادمردان، آزادمانند، برای مثال زمانه پندی آزادوار داد مرا / زمانه چون نگری سربه سر همه پند است ی به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری / بسا کسا که به روز تو آرزومند است (رودکی - ۴۹۴) ، گشاده در هر دو آزادوار / میان کوی کندوری افکنده خوار (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۱)
در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، برای مثال این زند بر چنگ های سغدیان پالیزبان / وآن زند بر نای های لوریان آزادوار (منوچهری - ۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
(زادْ)
شهرکی است (از خراسان بنواحی اسفراین) اندر میان بیابان و بانعمت و بر راه گرگان. (حدودالعالم). و میوه خاصه انگور آن بخوبی مشهور است و یاقوت گوید شهری است در اول ناحیۀ جوین یا گویان از طرف قومس از توابع نیشابور - انتهی. ومدفن سیدحسن غزنوی شاعر بدانجاست و ابوموسی ابراهیم بن عبدالرحمن بن سهل آزادواری منسوب بدین قریه است
لغت نامه دهخدا
(زادْ)
نام لحن و نوائی از موسیقی:
صلصل باغی بباغ اندر همی نالد بدرد
بلبل راغی براغ اندر همی نالد بزار
این زند بر چنگهای سغدیان پالیزبان
وآن زند بر نایهای لوریان آزادوار.
منوچهری.
دستانهای چنگش سبزه بهار باشد
نوروز کیقبادی وآزادوار باشد.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(زادْ)
با خوی و خصلت آزادان. چون آزادمردان:
زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
بروز نیک کسان گفت غم مخور زنهار
بسا کسا که بروز تو آرزومند است.
رودکی.
گشاده در هر دو آزادوار
میان کوی کندوری افکنده خوار.
ابوشکور
لغت نامه دهخدا
تصویری از آسانکار
تصویر آسانکار
رفیق، سهل ا لجانب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاد وار
تصویر آزاد وار
با خوی آزادان دارای خصلت آزاد مردان، نوایی است در موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزادزاد
تصویر آزادزاد
نجیب زاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزادگان
تصویر آزادگان
آزاده، احرار، جوانمردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزادوار
تصویر آزادوار
با خوی آزادان، نوایی است در موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزادگان
تصویر آزادگان
((دِ))
ایرانیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزادگاه
تصویر آزادگاه
منطقه آزاد
فرهنگ واژه فارسی سره