جدول جو
جدول جو

معنی آذرافزا - جستجوی لغت در جدول جو

آذرافزا(ذَ اَ)
آتش افروز. آذرافروز، یعنی ظرف سفالین برای تیز کردن آتش
لغت نامه دهخدا
آذرافزا((~. اَ))
آتش افروز، آذرافروز
تصویری از آذرافزا
تصویر آذرافزا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آذرفزا
تصویر آذرفزا
آتش افروز، آنکه آتش بیفروزد، آنکه آتش روشن کند، فتنه انگیز، آنکه در ایام عید نوروز آتش در دست می گیرد و شعلۀ آن را در دهان فرومی برد و با شوخی و مسخرگی از مردم پول می گیرد، حاجی فیروز، آتش گیره، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، آفروزه، وقود، پوک، پده، فروزینه، پیفه، آتش برگ، شیاع، مرخ، حطب، پد، هود، پرهازه، وقید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارافزا
تصویر کارافزا
مایۀ دردسر و گرفتاری، مزاحم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهرافزا
تصویر مهرافزا
آنکه بر مهر و محبت خود بیفزاید
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
رجوع به کارافزای شود
لغت نامه دهخدا
(رَ خوَرْ / خُرْ)
روشنی بخش. نورفزا. نورفزای. نورافزای:
از تیغ نورافزای تو وز رخش صورآوای تو
بر گرز طورآسای تو نور تجلی ریخته.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مهرافزای. رجوع به مهرافزای شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آذر فزا
تصویر آذر فزا
آتش افروز آذر افروز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آذر افزا
تصویر آذر افزا
آتش افروز آذر افروز
فرهنگ لغت هوشیار