مربوط به آرام مثلاً قوم آرامی، بنابر روایات، آرام پسر پنجم سام بن نوح بوده است، زبانی از خانوادۀ زبان های حامی - سامی که اکنون جمعی از مسیحیان سریانی در حوالی موصل به آن تکلم می کنند
مربوط به آرام مثلاً قوم آرامی، بنابر روایات، آرام پسر پنجم سام بن نوح بوده است، زبانی از خانوادۀ زبان های حامی - سامی که اکنون جمعی از مسیحیان سُریانی در حوالی موصل به آن تکلم می کنند
جج اجمه، به معنی نیستان و نیزار و بیشه: با پیل پیلی کند بمیدان با شیر شیری کند در آجام، فرخی، چون دگران پادشاه نز عملی تو شیر بمنشور نیست والی آجام، اثیر اخسیکتی، آب آجام و بطایح بدتر است کآن ببیشه وین بسنگ اخضر است، حکیم شیرازی، ، جمع واژۀ اجم و اجم، به معنی حصار و حصن و دژ و دز
جج ِ اَجَمه، به معنی نیستان و نیزار و بیشه: با پیل پیلی کند بمیدان با شیر شیری کند در آجام، فرخی، چون دگران پادشاه نز عملی تو شیر بمنشور نیست والی آجام، اثیر اخسیکتی، آب آجام و بطایح بدتر است کآن ببیشه وین بسنگ اخضر است، حکیم شیرازی، ، جَمعِ واژۀ اُجْم و اُجُم، به معنی حصار و حصن و دژ و دز
قومی از قبایل سامی نژاد که نسبشان به «آرام» (ارم) پسر سام بن نوح می رسد. این قوم در قرن دوازده قبل از میلاد به سرزمین های سوریه و شمال بین النهرین حمله بردند و بر دمشق و حلب دست یافتند. زبان منسوب به این قوم را زبان آرامی گویند
قومی از قبایل سامی نژاد که نسبشان به «آرام» (اِرَم) پسر سام بن نوح می رسد. این قوم در قرن دوازده قبل از میلاد به سرزمین های سوریه و شمال بین النهرین حمله بردند و بر دمشق و حلب دست یافتند. زبان منسوب به این قوم را زبان آرامی گویند