جدول جو
جدول جو

معنی آجار - جستجوی لغت در جدول جو

آجار
جمع واژۀ اجر، به معنی مزد
لغت نامه دهخدا
آجار
جمع اجر بمعنی مزد
تصویری از آجار
تصویر آجار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آجیر
تصویر آجیر
(پسرانه)
آژیر، در گویش خراسان به معنی محتاط، کوشا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آهار
تصویر آهار
(دخترانه)
گلی مرکب با گل برگهای پیوسته به رنگهای سفید قرمز نارنجی صورتی یا دو رنگ که انواع گوناگون کمپر و پرپر دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آذار
تصویر آذار
(دخترانه)
نام ماه سوم از سال شمسی عربی برابر با مارس یا فروردین، بهار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نجار
تصویر نجار
اصل و تبار، حسب
لون، رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آوار
تصویر آوار
گرد و خاک، غبار، برای مثال از آوار اسبان و گرد سپاه / بشد روشنایی ز خورشید و ماه (فردوسی - لغت نامه - آوار)، خاک، سنگ، آجر، گچ، تیر و دیگر مصالح ساختمانی که هنگام خراب شدن بنا فرومی ریزد، ویران
غارت، چپاول، برای مثال باد گویی نافه های تبتستان بر درید / باغ گویی کاروان شوشتر آوار کرد (فرخی - ۴۲۷)، آزار، رنج، ستم، فساد، بی نظم
آواره، برای مثال به من سپرد و ز من بستدند فرعونان / شدم به عجز و ضرورت ز خانمان آوار (مسعودسعد - ۲۲۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجار
تصویر تجار
تاجرها، بازرگانان، بازارگانان، جمع واژۀ تاجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حجار
تصویر حجار
حجرها، سنگها، جمع واژۀ حجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجار
تصویر نجار
کسی که اشیای چوبی درست می کند، درودگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجار
تصویر مجار
قومی از مردم مجارستان، از مردم این قوم، مربوط به مجار مثلاً سرزمین های مجار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حجار
تصویر حجار
سنگ تراش، آنکه سنگ برای ساختمان می تراشد، آنکه چیزهایی مانند مجسمه و ظرف های سنگی یا چیز هایی دیگر از سنگ می تراشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آجور
تصویر آجور
خشت پخته، آجر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجار
تصویر شجار
تخت روان بیمارکش، دهان بند، داغ برشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجار
تصویر تجار
بازرگانها، تاجرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجار
تصویر حجار
سنگ تراش
فرهنگ لغت هوشیار
رنج عذاب شکنجه اذیت، تعب مشقت، کین کینه بغض عداوت، رنجیدگی رنجش شکراب، اندوه غم تیمار، تاء لم توجع، ضرب کوب صدمه، آفت، بیماری مرض ناخوشی بیماری مانند جنون و هاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آثار
تصویر آثار
اثر، نشانه ها، علامت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع اجل، پروا ها پروا برابر است با مجال و مهلت تازی، جمع اجل. مهلتها وقتها و مدتهای معین، مرگها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع اجم اجمه، بیشه ها نیزارها، جمع اجم و اجم و جج. اجمه بیشه ها نیزارها
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی دست افزار (آچار برابر با پرورده ها و ترشی ها و زمین پست یا سراشیب پارسی است) انواع پرورده ها و ترشیها در آب لیمو و سرکه و مانند آن انواع ترشی آلات، زمین پست و بلند و سراشیب، درهم آمیخته ضم کرده. یا آجیل آچار. آجیلی که بدان زعفران و آب لیمو و گلپر زنند. کلید هر قفل، آلتی فلزی که بوسیله آن مهره های آهنین را باز کنند، قلم حکاکی درفش یا سنبک حکاکی. یا آچار پیچ گوشتی. آلتی فلزی که بوسیله آن پیچ را باز کنند
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی گشته ماه سوم رومی ششمین ماه از ماههای سریانی که عرب آنها را} شهور الروم {نامد ماه اول بهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغار
تصویر آغار
نم، زه، ندا، عقیق وار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمار
تصویر آمار
حساب، شماره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبار
تصویر آبار
جمع بئر، چاه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پجار
تصویر پجار
پج پژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجار
تصویر نجار
چوبکار، درودگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آبار
تصویر آبار
چاهها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آثار
تصویر آثار
نشانه ها، یادبودها، یادگارها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجال
تصویر آجال
پرواها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجام
تصویر آجام
بیشه ها، نیزارها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آچار
تصویر آچار
دست افزار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزار
تصویر آزار
اذیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آمار
تصویر آمار
جمعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تجار
تصویر تجار
بازرگانان، سوداگران
فرهنگ واژه فارسی سره