جدول جو
جدول جو

معنی آج - جستجوی لغت در جدول جو

آج
آز، خواهش، تمنا، طمع
لغت نامه دهخدا
آج
خواهش، تمنا، طمع
تصویری از آج
تصویر آج
فرهنگ لغت هوشیار
آج
نوعی قارچ، پوست کندن انار، گردو و پرتقال، نوعی درخت که نام دیگر آن شیرافرا است
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آجیر
تصویر آجیر
(پسرانه)
آژیر، در گویش خراسان به معنی محتاط، کوشا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آجری
تصویر آجری
آگوری منسوب باجر برنگ آجر، اخرا، جنس خوب و مرغوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجودان باشی
تصویر آجودان باشی
رئیس آجودانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجودان
تصویر آجودان
صاحب منصبی معلوم در نظام - استوار دوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجم
تصویر آجم
زده شده از طعامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجلا
تصویر آجلا
دیر گاهان، زود، فوراً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجل
تصویر آجل
با مهلت، دیرنده، تاخیر کننده باد گلو، آروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجستن
تصویر آجستن
نشاندن درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجور
تصویر آجور
خشت پخته، آجر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجرکم الله
تصویر آجرکم الله
خدایتان مزد دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجرک الله
تصویر آجرک الله
خدایت مزد دهد خدا پاداشت دهاد خدای ترا پاداش دهاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجرفرش
تصویر آجرفرش
آژیانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجر
تصویر آجر
خشت پخته، آجور صورتی از هاجر، نام مادر حضرت اسماعیل (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
خلانیدن سوزن فرو برده، نوعی دوخت جامه و پای پوش که فاصله فرو بردن سوزنها از بخیه قدری بیشتر باشد
فرهنگ لغت هوشیار
سوزن زدن فرو بردن سوزن درفش نیشتر و مانند آن در چیزی خلانیدن سوزن و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجرنما
تصویر آجرنما
دیواری که به گچ اندوده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیدن
تصویر آجیدن
بخیه وسوزن زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجی چای
تصویر آجی چای
تلخه رود
فرهنگ لغت هوشیار
خلانیدن سوزن فرو برده، نوعی دوخت جامه و پای پوش که فاصله فرو بردن سوزنها از بخیه قدری بیشتر باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیل
تصویر آجیل
خشک میوه، مجموع پسته، بادام، نخود، فندوق، تخمه وغیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیل خوری
تصویر آجیل خوری
ظرفی که در آن آجیل ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیل فروش
تصویر آجیل فروش
فروشنده آجیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیل فروشی
تصویر آجیل فروشی
شغل و عمل آجیل فروشی، مغازه و دکان آجیل فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجیلی
تصویر آجیلی
منسوب به آجیل آجیل فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجین
تصویر آجین
آجیده آژده: تیرآجین شمع آجین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجدان
تصویر آجدان
فرانسوی نماینده کارگزار، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجال
تصویر آجال
پرواها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجام
تصویر آجام
بیشه ها، نیزارها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجر
تصویر آجر
آژیانه، آگور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجرک الله
تصویر آجرک الله
خدا پاداشت دهد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجل
تصویر آجل
پس آینده، درآینده، دیررس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجی چای
تصویر آجی چای
تلخه رود
فرهنگ واژه فارسی سره