جدول جو
جدول جو

معنی آتشبان - جستجوی لغت در جدول جو

آتشبان
نگهبان آتشکده
تصویری از آتشبان
تصویر آتشبان
فرهنگ فارسی عمید
آتشبان
(تَ)
سادن آتشکده، شیطان و دیو، مالک دوزخ. زبنیه (مفرد زبانیه)
لغت نامه دهخدا
آتشبان
نگهبان آتشکده آذربان آتربان، شیطان دیو، (اخ) مالک دوزخ
تصویری از آتشبان
تصویر آتشبان
فرهنگ لغت هوشیار
آتشبان
نگهبان آتشکده، مالک دوزخ
تصویری از آتشبان
تصویر آتشبان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آتشزاد
تصویر آتشزاد
(پسرانه)
زاده آتش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرتابان
تصویر آرتابان
(پسرانه)
اردوان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتروان
تصویر آتروان
(پسرانه)
صورت دیگری از اترابان، نگهبان آتش، پیشوای دین زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آترابان
تصویر آترابان
(پسرانه)
نگهبان آتش، پیشوای دینی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتابای
تصویر آتابای
(پسرانه)
پدربزرگ، آتا (ترکی) + بای (چینی)، نام یکی از طوایف بزرگ ترکمن در ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتشدان
تصویر آتشدان
جای ریختن آتش، کوره، ظرفی که در آن آتش بریزند، منقل، اجاق، کانون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آتشبار
تصویر آتشبار
توپ، یک واحد از قسمت توپخانه شامل چهار گروهان، هر چیز توام با درخشش ناشی از عصبانیت مثلاً نگاه آتشبار، بسیار گرم
فرهنگ فارسی عمید
جای روشن کردن آتش، کوره، قسمتی از سماور کشتی راه آهن که آتش در آنست، آتشکده آتشگاه، لوله تفنگ، مجموع سلاحهای آتشین از توپ و تفنگ و مانند آنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشفام
تصویر آتشفام
برنگ آتش آتش رنگ سرخ پر رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
بازی با آتش، افروختن آلات و ادواتی که با باروت بصورگوناگون ساخته میشود در جشنها و مجالس شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه آتش افشاند، کوهی که از دهانه آن مواد سیال سوزان و خاکستر وآتش بیرون جهد برکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشگاه
تصویر آتشگاه
معبد آتشپرستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشگون
تصویر آتشگون
برنگ آتش آتشفام آتش رنگ آذرگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشباره
تصویر آتشباره
چخماق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشناک
تصویر آتشناک
آتشین سوزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رخشبان
تصویر رخشبان
متصدی میزان کردن عدسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتابای
تصویر آتابای
نام تیره های از ترکمانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دشتبان
تصویر دشتبان
نگهبان و پاسبان کشت زار و مزارع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتش باد
تصویر آتش باد
سموم، باد گرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتش دان
تصویر آتش دان
اجاق، منقل
فرهنگ لغت هوشیار
ریزنده آتش (شخص یا شی)، چخماق، تفنگ، توپ، یک واحد از توپخانه شامل چهار گروهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشباز
تصویر آتشباز
آنکه با آتش بازی کند، آنکه وسایل آتشبازی فراهم سازد، آتشبازی
فرهنگ لغت هوشیار
ظرفی که در آن آتش نهند منقل اجاق، تنور تنوره، ظرفی مخصوص در آتشکده که درآن آتشی مقدس افروزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتربان
تصویر آتربان
در آیین زردشتی نگهبان آتش مقدس
فرهنگ لغت هوشیار
مردی که وظیفه او این است که ببیند آب بمقداری که معین شده بمحصول میرسد یا نه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتربان
تصویر آتربان
((تُ))
در آیین زردشتی نگهبان آتش مقدس، آسروان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتشبار
تصویر آتشبار
ریزنده آتش (شخص یا شیء)، چخماق، تفنگ، توپ، یک واحد از توپخانه شامل چهار گروهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتشدان
تصویر آتشدان
منقل، اجاق، تنور، ظرفی مخصوص در آتشکده که در آن آتش مقدس افروزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتابای
تصویر آتابای
بزرگمرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آتشدان
تصویر آتشدان
منقل
فرهنگ واژه فارسی سره
مجمر، مجمره، اجاق، منقل، تنوره، تنور، کوره
فرهنگ واژه مترادف متضاد