اسرب، سرب، سرب سوخته، آنک محرق، رصاص اسود، (قاموس)، سرب سیاه، و طریقۀ ساختن آن آن است که سرب را در تابه ای آهنین نهند و کاسه ای که بن آن سوراخ است بر روی تابه واژگون کنند و بدمند تا آنگاه که سرب سوخته گردد و آن در علاج ریشها و بواسیر و سرطان بکار است، و نیز توتیا و اثمد را آبار نام داده اند، چه مادۀ عاملۀ آن سرب سوخته است دفتر حساب و دیوان حساب و آن را آواره و آوارجه نیز گویند و شاید کلمه صورتی از آمار و آماره است
اُسْرُب، سرب، سرب سوخته، آنُک محرق، رصاص اسود، (قاموس)، سرب سیاه، و طریقۀ ساختن آن آن است که سرب را در تابه ای آهنین نهند و کاسه ای که بن آن سوراخ است بر روی تابه واژگون کنند و بدمند تا آنگاه که سرب سوخته گردد و آن در علاج ریشها و بواسیر و سرطان بکار است، و نیز توتیا و اثمد را آبار نام داده اند، چه مادۀ عاملۀ آن سرب سوخته است دفتر حساب و دیوان حساب و آن را آواره و آوارجه نیز گویند و شاید کلمه صورتی از آمار و آماره است