جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آبار

آبار

آبار
دارویی که از سرب و گوگرد تهیه می شد و در چشم پزشکی کاربرد داشت
جمعِ واژۀ بئر، چاهها
آبار
فرهنگ فارسی عمید

آبار

آبار
اُسْرُب، سرب، سرب سوخته، آنُک محرق، رصاص اسود، (قاموس)، سرب سیاه، و طریقۀ ساختن آن آن است که سرب را در تابه ای آهنین نهند و کاسه ای که بن آن سوراخ است بر روی تابه واژگون کنند و بدمند تا آنگاه که سرب سوخته گردد و آن در علاج ریشها و بواسیر و سرطان بکار است، و نیز توتیا و اثمد را آبار نام داده اند، چه مادۀ عاملۀ آن سرب سوخته است
دفتر حساب و دیوان حساب و آن را آواره و آوارجه نیز گویند و شاید کلمه صورتی از آمار و آماره است
لغت نامه دهخدا

جبار

جبار
دارای سلطه و قدرت، نام یکی از صورتهای فلکی به شکل مردی که با حمایل یا شمشیر ایستاده است و عصایی به دست راست دارد
جبار
فرهنگ نامهای ایرانی