جدول جو
جدول جو

معنی ściskać - جستجوی لغت در جدول جو

ściskać
فشردن، فشردگی، محکم گرفتن، مدار
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ستم کردن، استبداد
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرار کردن، برای جلوگیری از، سریع بدو، فرار کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
فشار دادن، تحت فشار، دکمه زدن، لغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
قابل فشرده شدن، قابل تصوّر
دیکشنری لهستانی به فارسی
سفت کردن، سفتی، فشرده کردن، غلیظ کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعقیب کردن، تعقیب کننده، تعقیب و گریز، خالی از سکنه
دیکشنری لهستانی به فارسی