معنی zatkany - جستجوی لغت در جدول جو
zatkany
مسدود، سد
ادامه...
مَسدود، سَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zakaźny
مسری، عفونی، قابل انتقال، قابل انعطاف، مشابه
ادامه...
مُسری، عُفونی، قابِلِ اِنتِقال، قابِلِ اِنعِطاف، مُشَابِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
zadbany
ترمیم شده، تعمیر، آراسته، منظّم
ادامه...
تَرمیم شُدِه، تَعمیر، آراستِه، مُنَظَّم
دیکشنری لهستانی به فارسی
zalany
غرق شده، غرق شدن
ادامه...
غَرق شُده، غَرق شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی