معنی zapytać - جستجوی لغت در جدول جو
zapytać
پرس و جو کردن، بپرسید
ادامه...
پُرس و جو کَردَن، بِپُرسید
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zapisać
ذخیره کردن، فروشگاه، یادداشت کردن، قابل یادگیری
ادامه...
ذَخیرِه کَردَن، فُروشگاه، یادداشت کَردَن، قابِلِ یادگیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapinać
بستن
ادامه...
بَستَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapętlać
حلقه زدن، حمّام کن
ادامه...
حَلقِه زَدَن، حَمّام کُن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zamykać
قفل کردن، بستن، ضمیمه کردن
ادامه...
قُفل کَردَن، بَستَن، ضَمیمِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapychać
گرفتگی کردن، کسوف
ادامه...
گِرِفتِگی کَردَن، کُسُوف
دیکشنری لهستانی به فارسی
pytać
پرس و جو کردن، بپرسید، پرسش کردن، کنجکاو، پرسیدن، گرفتگی
ادامه...
پُرس و جو کَردَن، بِپُرسید، پُرسِش کَردَن، کُنجکاو، پُرسیدَن، گِرِفتِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی