معنی zapylanie - جستجوی لغت در جدول جو
zapylanie
گرده افشانی، گرد و خاکی
ادامه...
گَردِه اَفشانی، گَرد و خاکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zapalenie
التهاب، التهابی
ادامه...
اِلتِهاب، اِلتِهابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapalnie
به طور التهابی، الزام آور
ادامه...
بِه طُورِ اِلتِهابی، اِلزام آوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی