معنی własny - جستجوی لغت در جدول جو
własny
خود، پاپ
ادامه...
خُود، پَاپ
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
płatny
قابل پرداخت، قابل پر کردن
ادامه...
قابِلِ پَرداخت، قابِل پُر کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
sławny
مشهور، قابل توجّه، معروف
ادامه...
مَشهور، قابِلِ تَوَجُّه، مَعروف
دیکشنری لهستانی به فارسی
ciasny
تنگ، باریک، محکم
ادامه...
تَنگ، باریک، مُحکَم
دیکشنری لهستانی به فارسی
ważny
معتبر، اعتبار، مهمّ، قابل توجّه است
ادامه...
مُعتَبَر، اِعتِبار، مُهِمّ، قابِلِ تَوَجُّه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
ładny
زیبا، آراستن
ادامه...
زیبا، آراستَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
jasny
درخشان، برّاق، شفّاف، روشن
ادامه...
دِرَخشان، بَرّاق، شَفّاف، رُوشَن
دیکشنری لهستانی به فارسی