جدول جو
جدول جو

معنی wymazać - جستجوی لغت در جدول جو

wymazać
حذف کردن، قطع کردن، پاک کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تحمیل کردن، تحمیل کند، نیاز داشتن، نیاز دارند، نیازمند
دیکشنری لهستانی به فارسی
بیان کردن، اعلام کنند، صدای بلند دادن، خش خش
دیکشنری لهستانی به فارسی
بیان کردن، بیان کنید، تلفّظ کردن، تلفّظ اشتباه
دیکشنری لهستانی به فارسی
منقضی شدن، گذشته از تاریخ انقضا
دیکشنری لهستانی به فارسی
منتشر کردن، انتظار می رود، صرف کردن، صریح، مصرف کردن، مصنوعی بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دفع کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ببخشیدن، مقصّر باشد
دیکشنری لهستانی به فارسی