جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با wybaczać

wybuchać

wybuchać
فَوَران کَردَن، جوشان، صِدایِ اِنفِجار دادَن، سَر و صِدا کَردَن، اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر کَردَن، تَرکیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی