معنی vergine - جستجوی لغت در جدول جو
vergine
دوشیزه، باکره
ادامه...
دوشیزِه، باکِرِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vertige
سرگیجه
ادامه...
سَرگیجِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
termine
دوره، مدّت
ادامه...
دَورِه، مُدَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vertigine
سرگیجه
ادامه...
سَرگیجِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gergince
با استرس، عصبی
ادامه...
با اِستِرِس، عَصَبی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tersine
به طور معکوس، به عقب
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، بِه عَقَب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
vereinen
متّحد شدن
ادامه...
مِتَّحِد شُدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
pengine
احتمالاً
ادامه...
اِحتِمالاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی
vereint
متّحد، متّحد شده است
ادامه...
مُتَّحِد، مُتَّحِد شُدِه اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی
gergin
آشفته، بد خلق، تنش زده، هیجان زده
ادامه...
آشُفتِه، بَد خُلق، تَنِش زَدِه، هَیَجان زَدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی