ترجمه vereinen به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با vereinen
verbinden
- verbinden
- پانسِمان کَردَن، اِتِّصال، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، اِتِّصال دادَن، رَبط کَردَن، تَرکیب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verminken
- verminken
- خَراب کَردَن، مُثلِه کَردَن، بَدشِکل کَردَن، آسیب رِساندَن، آسیب زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی