معنی verde - جستجوی لغت در جدول جو
verde
سرسبز، سبز
ادامه...
سَرسَبز، سَبز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
verde
سرسبز، سبز
ادامه...
سَرسَبز، سَبز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
verde
سرسبز، سبز
ادامه...
سَرسَبز، سَبز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
herverdeling
بازتخصیص، توزیع مجدّد، بازتوزیع، واگذاری مجدّد
ادامه...
بازتَخصیص، تَوزِیع مُجَدَّد، بازتَوزیع، واگُذاری مُجَدَّد
دیکشنری هلندی به فارسی
verderblich
فاسدشدنی
ادامه...
فاسِدشُدَنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
verderbend
فاسدکننده، خراب کردن
ادامه...
فاسِدکُنَندِه، خَراب کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
verderben
خراب کردن
ادامه...
خَراب کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
zonder verdenking
بدون سوءظن، بدون شک
ادامه...
بِدونِ سوءِظَن، بِدونِ شَک
دیکشنری هلندی به فارسی
Overdevelopment
توسعه بیش از حد
ادامه...
تَوسِعَه بیش اَز حَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Overdependence
وابستگی بیش از حد
ادامه...
وابَستِگی بیش از حد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
herverdelen
بازتقسیم، توزیع مجدّد، توزیع مجدّد کردن
ادامه...
بازتَقسیم، تَوزِیع مُجَدَّد، تَوزِیع مُجَدَّد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdedigbaarheid
دفاع پذیری، قابلیّت دفاع
ادامه...
دِفاع پَذیری، قابِلیَّتِ دِفاع
دیکشنری هلندی به فارسی
onverderfelijk
به طور غیرقابل فساد، فساد ناپذیر
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ فَساد، فَساد ناپَذیر
دیکشنری هلندی به فارسی
onverdeeld
غیرقابل تقسیم، تقسیم نشده
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَقسیم، تَقسیم نَشُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
onverdedigbaar
غیرقابل دفاع
ادامه...
غِیرِقابِلِ دِفاع
دیکشنری هلندی به فارسی
opnieuw overdenken
دوباره فکر کردن، تجدید نظر کنید
ادامه...
دُوبارِه فِکر کَردَن، تَجدیدِ نَظَر کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
overdenking
تفکّر
ادامه...
تَفَکُّر
دیکشنری هلندی به فارسی
overdenken
تفکّر کردن، بیش از حد فکر کردن
ادامه...
تَفَکُّر کَردَن، بیش اَز حَد فِکر کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdedigbaar
قابل دفاع
ادامه...
قابِلِ دِفاع
دیکشنری هلندی به فارسی
verdedigen
دفاع کردن، دفاع کند
ادامه...
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
verderving
فساد
ادامه...
فَساد
دیکشنری هلندی به فارسی
vierde
چهارمین، چهارم
ادامه...
چَهارُمین، چَهارُم
دیکشنری هلندی به فارسی
verme
اعطای مقام، نده
ادامه...
اِعطایِ مَقام، نَدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
derde
سوّم
ادامه...
سِوُّم
دیکشنری هلندی به فارسی
verdetto
حکم
ادامه...
حُکم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
verdemente
سرسبزانه، سبز
ادامه...
سَرسَبزانِه، سَبز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
verderfelijk
فاسدکننده، مخرّب، شرور
ادامه...
فاسِدکُنَندِه، مُخَرِّب، شَرور
دیکشنری هلندی به فارسی
verdediger
مدافع
ادامه...
مُدافِع
دیکشنری هلندی به فارسی
verderf
هلاکت، تخریب
ادامه...
هَلاکَت، تَخرِیب
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeling
تخصیص، توزیع، تقسیم شدگی، تقسیم بندی
ادامه...
تَخصِیص، تَوزِیع، تَقسیم شُدِگی، تَقسیم بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdelen
تقسیم کردن
ادامه...
تَقسیم کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeeldheidzaaiend
به طور تفرقه انگیز، تفرقه افکن
ادامه...
بِه طُورِ تَفرَقِه اَنگیز، تَفرَقِه اَفکَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeeldheid
ناهماهنگی، تقسیم، تقسیم کنندگی
ادامه...
ناهَماهَنگی، تَقسیم، تَقسیم کُنَندِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeeld
تقسیم شده، تقسیم شده است، به طور تقسیم شده
ادامه...
تَقسیم شُدِه، تَقسیم شُدِه اَست، بِه طُورِ تَقسیم شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
onderverdelen
تقسیم کردن
ادامه...
تَقسیم کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی