معنی verdeling
verdeling
تخصیص، توزیع، تقسیم شدگی، تقسیم بندی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verdeling
verveling
verveling
یَأس، بی حُوصِلِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
veredeling
veredeling
شَرافَت بَخشی، پَروَرِش
دیکشنری هلندی به فارسی
berdering
berdering
زَنگ دار، زَنگ زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
vermaling
vermaling
خُردایِش، سَنگ زَنی
دیکشنری هلندی به فارسی
verlening
verlening
اِعطایِ مَقام، کُمَکِ مالی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdieping
verdieping
عَمیق تَر شُدَن، طَبَقِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verderving
verderving
فَساد
دیکشنری هلندی به فارسی
verdaging
verdaging
تَعویق
دیکشنری هلندی به فارسی
vertelling
vertelling
رِوایَت
دیکشنری هلندی به فارسی