معنی vacillante - جستجوی لغت در جدول جو
vacillante
دمدمی، متزلزل، لرزان
ادامه...
دَمدَمی، مُتِزَلزِل، لَرزان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vacillant
دمدمی، متزلزل، لرزنده، لرزان
ادامه...
دَمدَمی، مُتِزَلزِل، لَرزَنده، لَرزان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vacilante
دمدمی، مردّد، لرزان
ادامه...
دَمدَمی، مُرَدَّد، لَرزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vacilante
لرزان، متزلزل، دمدمی
ادامه...
لَرزان، مُتِزَلزِل، دَمدَمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
oscillante
چرخان، در حال نوسان، لرزش
ادامه...
چَرخان، دَر حالِ نَوَسَان، لَرزِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vacillare
لرزیدن، لنگیدن
ادامه...
لَرزیدَن، لَنگیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vaillant
دلیر، شجاع
ادامه...
دَلیر، شُجاع
دیکشنری فرانسوی به فارسی