معنی vacillant
vacillant
دمدمی، متزلزل، لرزنده، لرزان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با vacillant
vacillante
vacillante
دَمدَمی، مُتِزَلزِل، لَرزان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vaillant
vaillant
دَلیر، شُجاع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vacilante
vacilante
دَمدَمی، مُرَدَّد، لَرزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vacillare
vacillare
لَرزیدَن، لَنگیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vacilante
vacilante
لَرزان، مُتِزَلزِل، دَمدَمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saillant
saillant
بَرجَستِه، فَرافِکَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی