جدول جو
جدول جو

معنی udawać - جستجوی لغت در جدول جو

udawać
ادّعا کردن، اداری، تظاهر کردن، تظاهر کننده، وانمود کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دادن، داده ها
دیکشنری لهستانی به فارسی
حذف کردن، از بین بردن، کاراکتر سمت راست را حذف کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
استفاده کردن، بهره برداری کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
تصویب کردن، وضع
دیکشنری لهستانی به فارسی
پنداشتن، پنهان شده است، ملاحظه کردن، درایت
دیکشنری لهستانی به فارسی
به زمین افتادن، به زودی، زمین خوردن، تلو تلو خوردن، افتادن، سقوط
دیکشنری لهستانی به فارسی
ساختگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
اضافه کردن، اضافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پخش کردن، انتشار دهید
دیکشنری لهستانی به فارسی
لحیم کردن، انعقاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
منتشر کردن، انتظار می رود، صرف کردن، صریح، مصرف کردن، مصنوعی بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ساختن، ساخت مهارت
دیکشنری لهستانی به فارسی
هوایی، هوا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعادل، برابری، برابری طلبی، عدالت، بی طرفی، یکنواختی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دارویی، دارو
دیکشنری سواحیلی به فارسی