معنی tubuh - جستجوی لغت در جدول جو
tubuh
بدنی، بدن
ادامه...
بَدَنی، بَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tumbuh
رشد کردن، رشد کنند، روییدن
ادامه...
رُشد کَردَن، رُشد کُنَند، روییدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tujuh
هفت
ادامه...
هَفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan panas tubuh
با شدّت و تب، با گرمای بدن
ادامه...
با شِدَّت و تَب، با گَرمایِ بَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی