معنی tumbuh
tumbuh
رشد کردن، رشد کنند، روییدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با tumbuh
tubuh
tubuh
بَدَنی، بَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
timbul
timbul
پَدید آمَدَن، بِوُجود می آیَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tumpul
tumpul
کُند، صَریح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tombul
tombul
چاق و چِلِّه، چاق
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kumuh
kumuh
کَثیف، دانِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tujuh
tujuh
هَفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی