- trouwen
ازدواج کردن، برای ازدواج، عروسی کردن
معنی trouwen - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
وفادار، وفاداری، با وفاداری
سرزنش کردن، اعتماد کردن
اعتماد، اعتماد کردن، مطمئن
تکیه کردن، تکیه کنید
باورکننده، اعتماد کردن
سپردن، قابل اعتماد
با اطمینان، اعتماد کردن
با اعتماد به نفس، با اطمینان
بی اعتمادی کردن، بی اعتمادی
با بی اعتمادی، بی اعتماد
ساختن
دم کردن
مسیر دادن، مسیرها
تا کردن، بریزید
سوگوار، غمگین
اندوهگین شدن، عزاداری، افسرده بودن
رویابافی کردن، رؤیا
به طور خشک، خشک
چکیدن، قطره می کند
یافتن، پیدا کردن
گریه کردن، غصّه خوردن
واگذار کردن، سپردن