معنی wantrouwen
wantrouwen
بی اعتمادی کردن، بی اعتمادی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با wantrouwen
wantrouwend
wantrouwend
با بی اِعتِمادی، بی اِعتِماد
دیکشنری هلندی به فارسی
wantrouwig
wantrouwig
بی اِعتِماد، مَشکوک، بَدگُمان
دیکشنری هلندی به فارسی