جدول جو
جدول جو

معنی triste - جستجوی لغت در جدول جو

triste
غمگین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
triste
بی روح، غمگین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
triste
غمگین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
triste
غمگین
دیکشنری پرتغالی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور غمگین، متأسّفانه، غمگین، متأسّفانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نسیم
دیکشنری آلمانی به فارسی
تکراری، معمولی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدید آمدن، برخیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Write
تصویر Write
مقدمه مفهومی درباره واژه
نوشتن (Write) در علوم کامپیوتر به عملیاتی اطلاق می شود که در آن داده ها از حافظه یا ورودی های برنامه به فایل ها، پایگاه های داده یا دستگاه های خروجی منتقل می شوند. این عملیات از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا امکان ذخیره سازی و انتقال اطلاعات را فراهم می کند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، نوشتن داده ها به فایل ها یا پایگاه های داده از وظایف اصلی بسیاری از برنامه هاست. برای مثال، در زبان C، تابع `write()` برای نوشتن داده ها به فایل ها استفاده می شود. در زبان های سطح بالا مانند Python، متدهای `write()` در اشیاء فایل برای نوشتن داده ها به کار می روند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در برنامه های ویرایش متن، عملیات نوشتن برای ذخیره سازی اسناد استفاده می شود. در سیستم های پایگاه داده، نوشتن داده ها برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران یا تراکنش ها اهمیت دارد. همچنین، در برنامه های لاگ گیری، نوشتن اطلاعات به فایل های لاگ برای تحلیل و بررسی سیستم ها ضروری است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در توسعه نرم افزار، عملیات نوشتن برای ذخیره سازی پیکربندی ها، داده های کاربران و اطلاعات مهم دیگر استفاده می شود. در معماری سیستم ها، طراحی مناسب برای عملیات نوشتن می تواند به بهبود عملکرد و پایداری سیستم کمک کند. برای مثال، استفاده از بافرها و کش ها می تواند سرعت نوشتن داده ها را افزایش دهد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم نوشتن داده ها از دوران اولیه رایانه ها وجود داشته است، جایی که داده ها به نوارهای مغناطیسی یا کارت های پانچ نوشته می شدند. با پیشرفت فناوری، عملیات نوشتن به دیسک های سخت، حافظه های فلش و پایگاه های داده گسترش یافته است. امروزه، با ظهور فناوری های نوین مانند ذخیره سازی ابری، عملیات نوشتن به سرورهای راه دور نیز انجام می شود.
تفکیک آن از واژگان مشابه
نوشتن نباید با خواندن (Read) اشتباه گرفته شود. در حالی که نوشتن به انتقال داده ها از برنامه به مقصد اشاره دارد، خواندن به دریافت داده ها از منابع خارجی به برنامه مربوط می شود. همچنین، نوشتن با عملیات هایی مانند آپدیت یا حذف داده ها تفاوت دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان C، تابع `write()` برای نوشتن داده ها به فایل ها استفاده می شود. در Python، متد `write()` در اشیاء فایل برای نوشتن رشته ها به کار می رود. در Java، کلاس های `FileWriter` و `BufferedWriter` برای نوشتن داده ها به فایل ها استفاده می شوند. در JavaScript، در محیط Node.js، ماژول `fs` برای نوشتن داده ها به فایل ها به کار می رود.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از چالش های رایج در عملیات نوشتن، مدیریت خطاهایی مانند پر شدن دیسک یا عدم دسترسی به فایل هاست. همچنین، در برنامه های چندنخی، همزمانی در نوشتن داده ها می تواند منجر به مشکلاتی مانند شرایط رقابتی شود. بنابراین، استفاده از مکانیزم های قفل گذاری و مدیریت خطا اهمیت دارد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
عملیات نوشتن یکی از اجزای اساسی در برنامه نویسی و توسعه نرم افزار است که امکان ذخیره سازی و انتقال داده ها را فراهم می کند. درک صحیح از مفاهیم و روش های پیاده سازی نوشتن می تواند به توسعه دهندگان کمک کند تا برنامه هایی پایدار و کارآمد ایجاد کنند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
اندوه مندی، اندوه عمیق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
غم، غم و اندوه، اندوه، اندوهگینی، اندوهناکی، غم زدگی، غمگینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اندوه مندی، اندوه عمیق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نسیم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور غمگین، متأسّفانه، غمگین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
افسردگی، غم و اندوه، اندوهگینی، غم، غم زدگی، غمگینی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور غمگین، متأسّفانه، با اندوه، غمگین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور غمگین، متأسّفانه، غمگین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور افسرده، به طرز غم انگیز، به طور غم انگیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
به طور افسرده، به طرز غم انگیز، به طور غم انگیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نوشتن، بنویسید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
برجسته شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غم، غم و اندوه، افسردگی، اندوه، اندوهگینی، اندوهناکی، تیرگی، غم زدگی، غمگینی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
افسردگی، غم و اندوه، غمگینی، اندوهگینی، اندوهناکی، غم، اندوه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اصالت گرا، پاک شناس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
هنرمند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
حقوق دان، وکیل، فقیه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مهله، مهلت
دیکشنری آلمانی به فارسی
گردشگر، توریست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
گردشگر، توریست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
گردشگر، توریست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
گردشگر، توریست، مسافر تعطیلاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
گردشگر، توریست
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دلداری دادن، کنسول، راحت دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
غمگین کردن، غمگین
دیکشنری فرانسوی به فارسی