معنی Frist
Frist
مهله، مهلت
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Frist
First
First
اَوَّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Frost
Frost
یَخ زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی